8 ماهگی..
سلاااام دوستای گلم..
آدی جون 8 ماهه شدددد..8 ماهگیت مباااااارک توت فرنگی من..مخمل خانومم
آدی جون دیگه بزرگ شده و عکاسی ازش خییییلی سخت شده و دیگه اون جوجوی مظلومه نیست که من مدل به مدل درستش کنم و عکس بگیرم ازش و اونم هیچی نگه..
وروجکه خاله دو ماهی میشه که 4دست و پا میره و الان چند وقتی میشه که دیگه خییییلی زرنگ شده و دستشو میگیره به هر برامدگیی و می ایسته ولی دو دقیقه ی بعد وقتی میفهمه تو چه موقعیتیه پشیمون میشه و میترسه و میزنه زیر گریه
گل دختره طوطیه ما از مامانی یاد گرفته و وقتی میخواد خرابکاری کنه و کاری کنه که میدونه مامانش دعواش میکنه قبله مامانش میگه خخخخخ..(یعنی من به شخصه همچین وروجکه 8 ماهه ی پرویی ندیده بودم )
و یه کار خییییلی بده دیگه ام میکنه که باعث میشه جیغ هممون در بیاد..مخمل خانوم عااااشقه مو کشیدنه و اتفاقا اون دو روزی که پیش ما مونده بود من رو مستفیظ میکرد و 7 صبح لطف میکرد منو با کشیدنه عمییییق موهای نازنینم بیدار میکرد
از امیرجونمم هرچی بگم کم گفتم..خیییلی ماهه و کلا در مقابله مو کشیدنا و بشگونا و اذیتای آبجیه زورگوش فقط میخنده..و خیلی هم قشنگ و با آرامش با این وروجک حرف میزنه که ادم کیف میکنه..
حالا بریم سراغ عکسای 8 ماهگی توت فرنگی که با عذااااب فراوون و گریه های بی دلیل وروجک گرفته شد
گل دختر همش این شکلی بود و نمیزاشت ازش عکس بگیرم
الهیییی فدای اون چونه ی قشنگ بشمممممم من
وقتی ادی جون من و مامانشو اذیت میکنه و موهامونو میکشه نتیجش میشه این
دختری که جلف باشه و هی وسط شیر خوردنم میخنده این شکلی میشه..عااااشقتم خوش خنده ی من
وقتی که برادره مهربونه آدی جون داره براش توضیح میده که نباید چمن بخوره
پسرک خوشتیپم..امیره مهربونم عوضه آبجی جونشو در آورد و با صبوری شده بود مدل من
الهی من فدای اون نگاهه شیطونت عشقه من