امیر جونمامیر جونم، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 22 روز سن داره
آدینا جونمآدینا جونم، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 18 روز سن داره

شاهزاده و پرنسسم

یک سالگی امیرم...

پسر قشنگم باورم نمیشه یک سال از حضور گرمت کنار ما میگذره و تو پارسال همچین روزی برای اولین بار اومدی تو بغل مامانی..نفس مامان امیدوارم سالهای سال کنار ما خوش و خرم زندگی کنی.. پسرم بابایی واسه تولدت سنگ تموم گذاشت و یه مهمونیه بزرگ ترتیب داد ولی متاسفانه عکس زیادی از اون شب ندارم...     امیر و پسر خاله متین     ...
13 دی 1393

امیر و شیطونیاش...

گل پسرم دیگه بزرگ شدی و از هر جایی سر در میاری و به شدت دنبال اکتشافاتی..ولی هنوزم ارومی اصلا اذیت و آزار واسه من نداری..فقط باید مواظبت باشم که ی وقت به خودت اسیب نرسونی نفسکم..       ...
12 دی 1393

پسرم مردی شده واسه خودش..

پسر گلم،عمر مامان از شیرین شدنات بگم واست که هرچی بگم بازم کمه..پسرکم فوق العاده خوش اخلاق و خوش خنده شدی و خیلی هم ارومی و اصلا مامانو اذیت نمیکنی  فقط چیزی که خیلی ناراحتم کرد اینه که شما دیگه شیر مامانی رو نمیخوری و  فقط شیشیه جونتو انتخاب کردی پسر قشنگم دیگه داری صدا دادنو شروع میکنیو با (هنقووو و قققق...) جلب توجه میکنی.. سیر تکاملی بزرگ شدن پسرکم.. ...
12 دی 1393

چهل روزگی امیرم...

پسر قشنگم تو این 40 روز هم حسابی تپل و خوشگل تر شدی هم حسااااااابی خودتو تو دل همه بخصوص من جا کردی ..هر روز به عشق تو از خواب بلند میشم و وقتی با اون چشمای قشنگت بهم نگاه میکنی و گاهی هم ی لبخند شیرین به مامان میزنی ،قند توی دلم آب میشه و حس میکنم رو ابرام ..پسرم تمام لحظه ای با تو بودن را میستایم و خدا رو بابت تمام این لحظات ناب شاکرم.. گل پسر چهل روزه ی من...   مامانی قوربونه بغضت..   امیر خانوووم مامان به فدای اخمت...بابا جذبهههه   ...
12 دی 1393

روزی که فرشته ی من زمینی شد...

امیر جونم در تاریخ 24/4/88 باوزن 2900 و قد 49 به دنیا اومد و شد همه ی زندگی مامانی.. گل پسرم از موقعی که به دنیا اومد شیشه و پستونک رو با آغوش باز پزیرفت و مامانی رو بابت این مسئله خوشحال کرد.پسرم بابت حس ناب مادری که با وجودت به من هدیه کردی ازت متشکرم..عااااااشقتم نفسکم...   روز اولی که امیرجونم به خونه اومد..                             امیر و آقاجون...(روحت شاد آقا جونم) ...
12 دی 1393